چطور با کاهش سرعت زندگی، شادتر باشیم؟

گاهی آنقدر سرعت زندگی ما بالا می رود که خودمان هم حیرت می‌کنیم.

اکثر صبح‌ها، با عجله از خواب بیدار می‌شویم. ناراحت از ساعتی که بارها زنگ زد و ما هر‌ بار خاموشش کردیم.

و تا آخر شب، پشت سر هم کارهای روزمره و تکراری را بدون توقف انجام می‌دهیم.

انگار با تابیدن خورشید دومینوی زندگی شروع می‌شود و تا پایان شب ادامه خواهد داشت! بدون کنترل ما.

تمام تلاشمان را می‌کنیم تا جایی برای تفریح بیشتر و شادتر بودن در زندگی باز کنیم اما انگار کار دنیا تمام شدنی نیست.

دل ما برای کودکی‌مان تنگ شده است. زمانی که رها از هر دغدغه و فکر و خیالی بازی می‌کردیم و خوش بودیم.

گاهی که در یک مهمانی یا دورهمی همدیگر را می‌بینیم همه از این شکایت می‌کنند که:

سرعت و فشار زندگی، فرصت دیدار و احوالپرسی به ما نمی‌دهد. دلخوشی‌ها در زندگی کمتر شده…

زندگی شده استرس! دوندگی! خودمان هم نمی‌دانیم چه می‌کنیم. ناگهان صبحمان شب می‌شود!

به راستی چرا همه از کم‌ شدن شادی و تجربه‌های شیرین در زندگی، شکایت دارند؟

آیا واقعا به این مقدار از سرعت و کار در زندگی نیاز داریم؟

آیا مجبوریم این‌ همه کار را پشت سرهم انجام دهیم؟

آیا می‌توان با وجود زندگی در این دنیای سریع، شادتر زندگی کرد؟

وقتی سرعت زندگی، فقط ما را به مرگ نزدیک‌تر می‌کند

یادم می‌آید جایی خواندم که بعضی از آدم‌ها در 20 سالگی می‌میرند و در 70 سالگی آن‌ها را به خاک می‌سپارند!

معنای این جمله آن است که خیلی از افراد جوری زندگی می‌کنند که بعد از 20 سالگی انگار فقط نفس می‌کشند.

و تنها جسم آنهاست که در 70 سالگی به خاک سپرده می‌شود وگرنه 50 سال است که مرده‌اند!

شاید از خودمان بپرسیم چه چیزی باعث می‌شود یک نفر در 20 یا 30 سالگی دیگر زندگی واقعی نداشته باشد؟

چرا نمی‌توانیم مانند سال‌های اول زندگی‌مان، شاد باشیم و زندگی را با تمام وجود بفهمیم؟

یعنی بیش از آنکه تکنولوژی ها و ارتباطات پیشرفته امروزی باعث شادی ما شوند ما را مشغول تر و گیج تر کرده‌اند.

ناگهان روزی به خودمان می‌آییم و می‌بینیم سن و سالی از ما گذشته و آن‌گونه که می‌خواستیم شاد زندگی نکرده‌ایم.

بهره‌وری، بهانه‌ای برای بیشتر و سریع‌تر کار کردن

هر روز در خیابان، آدم‌های زیادی را می‌بینیم که با سرعت بالا رانندگی می‌کنند.

چپ و راست از میان بقیه ماشین‌ها عبور می کنند و چراغ زرد ها را سبز می‌بینند و عابران پیاده را نادیده می‌گیرند.

به نظر شما این مقدار از عجله برای رسیدن به خانه یا محل کار برای چیست؟

آیا همه این افراد در یک موقعیت اورژانسی و ویژه قرار دارند؟

آیا نرسیدن به موقع آنها به مقصد باعث مرگ یک نفر یا ضرر بزرگی به افراد می‌شود؟

وقتی به سرعت زندگی بعضی از افراد نگاه می‌کنید به نظر می‌رسد همیشه در حال دویدن هستند.

مثلا به سرعت غذا می‌خورند، با عجله به سرکار می‌روند، با شتاب تلفن حرف می‌زنند و….

سعی می‌کنند با کم کردن زمان هر فعالیت بهره وری خود را در زندگی افزایش دهند.

دائما به این فکر می‌کنند که چگونه با سرعت بیشتری کار کنند تا بتوانند کارهای بیشتری انجام دهند.

اما به محض اینکه زمانی وقت خالی پیدا کنند دوباره برای خودشان کار می‌تراشند یا خودشان را مشغول می‌کنند!

مثلا بی‌هدف داخل اینستاگرام یا تلگرام می‌گردند، کانال‌های تلویزیون را بالا و پایین می‌کنند یا دوباره تلفن می‌زنند.

به نظر این افراد برای داشتن یک زندگی بهتر فقط باید دوید! برای بهره‌وری بیشتر باید مشغول‌تر بود.

در اینصورت می‌توانیم در رسیدن به اهدافمان از دیگران جلوتر باشیم.

مهم نیست که دقیقا چه کاری انجام می‌دهیم. فقط مانند یک دونده ماراتن باید تا انتهای زندگی دوید.

زمان، تنها چیزی که در دنیا به عدالت تقسیم شده است!

بله! به نظر می‌رسد در دنیا تنها چیزی که بین همه انسان‌ها به طور یکسان تقسیم شده زمان باشد.

حتی افرادی که در یک شهر یا یک محله زندگی‌می کنند از میزان مساوی نور آفتاب یا هوای مطبوع استفاده نمی‌کنند.

اما برای همه افراد، یک شبانه روز 24 ساعت است. نه کمتر و نه بیشتر.

گاندی، استیو جابز، هیتلر، ابوعلی سینا، یا حتی محمد منشی زاده! همگی در دسترسی به زمان یکسان بوده و هستند.

این نحوه استفاده آن‌ها از این زمان است که معین می‌کند چه انسانی با چه اثری در جامعه باشند.

بنابراین یکی از دلایلی که زمان برای ما بسیار مهم است علاقه ما به بهتر استفاده‌کردن از زمان‌ است.

هر روز مقالات و روش‌های جدیدی برای استفاده ما از زمان منتشر می‌شود.

تقریبا اکثر آن‌ها به این می‌پردازند که چطور باید از ثانیه ثانیه زمانی که داریم بهتر استفاده کنیم؟

چطور کارهای‌مان را در تقویم روزانه وارد کنیم تا خدای ناکرده ثانیه ای بدون جلسه یا کار نباشیم.

اما چقدر بالا بردن سرعت زندگی، به ما در شادتر زندگی‌کردن کمک کرده است؟

چرا به نظر می رسد ما با سرعت زندگی مشکلی نداریم؟

دلیل اول آن است که سرعت، باعث ترشح آدرنالین در بدن ما می‌شود و به ما حس خوبی می‌دهد.

تجربه رانندگی با سرعت بالا، مسابقات دوی صدمتر المپیک و حتی یک فیلم اکشن همه نشان از این احساس دارند.

وقتی شما چندین کار را با هم انجام می‌دهید شما احساس قدرت و زیرکی می‌کنید.

اگر در عین حالی که رانندگی می کنید یک معامله پر سود انجام دهید برای شما بسیار خوشایندتر خواهد بود.

اما دلیل دوم، می‌تواند این باشد که با بهانه سرعت بالای زندگی، سرپوشی روی اشتباهاتمان می‌گذاریم!

شاید اگر زندگی اینقدر سریع نبود باید بیشتر درباره نحوه رفتار با فرزندمان فکر می‌کردیم.

مثلا بررسی کنیم که زمانی که می‌خواستیم از دوستمان انتقاد کنیم چرا از ما ناراحت شد؟

و آیا روش مناسب تری برای انتقاد کردن وجود دارد؟ چه مهارت‌هایی باید یاد بگیریم؟

یکی از بهترین راه های رشد و بهبود در زندگی، بررسی عملکرد و نتایج حاصل از آن است.

ما با بهانه اینکه زمان کمی داریم دیگر خودمان را نقد نمی‌کنیم و البته اینگونه مغز ما راحت تر خواهد بود!

ما با غرق کردن خودمان در زندگی، از بررسی عملکردمان در زندگی فرار می‌کنیم.

چطور با کاهش سرعت زندگی، شادتر باشیم؟

شما با استفاده از چند راه حل بسیار ساده می‌توانید چند درصد از سرعت زندگی خود را کم کنید و شادتر باشید.

با این روش‌ها شما به مغز خودتان اجازه بازسازی و خلاقیت می دهید و روح و جسمتان نیز خودشان را بازیابی می‌کنند.

هیچ‌کدام از این پیشنهادها باعث نمی‌شوند به شما ضرر مالی یا جانی وارد شود.

شما انتخاب می‌کنید کمی با خودتان مهربان‌تر باشید و بیشتر از زندگی لذت ببرید.

1- جرات نه گفتن داشته باشید

چند روز پیش در محل کارم صحبت از گرفتن وام بانکی بود و همه از روش‌های جدید گرفتن وام صحبت می کردند.

جالب بود که حتی افرادی که نیازی به گرفتن وام نداشتند نیز به صورت جدی با بانک‌های مختلف تماس می‌گرفتند!

بعد از آن صحبت از خرید سکه و طلا یا خرید باغ و املاک شد و باز هم همه به تکاپو برای سرمایه گذاری افتاده بودند.

در انتها موضوع به دانشگاه و درس خواندن کشید و باز هم همه مشتاق اطلاعات بیشتر و ادامه تحصیل بودند.

حقیقت این است که شاید هر کدام از این فعالیت‌ها برای یک نفر مفید و یا حتی لازم باشد.

اما واقعا ذهن ما نیازی به مشغول‌شدن به همه این موارد ندارد.

گاهی که پیشنهادی به شما در موارد مختلف می‌شود از خودتان بپرسید آیا این نیاز من است یا خیر.

اگر واقعا به آن نیازی ندارید نه تنها به آن کار مشغول نشوید بلکه ذهن خود را هم درگیر آن نکنید.

رشته و موضوع مورد علاقه خود را پیدا کنید و روی همان متمرکز شوید.

استیو جابز می‌گوید:

2 – از روش‌های مدیریت زمان و برنامه ریزی استفاده کنید

روش‌های زیادی برای مدیریت زمان و برنامه ریزی در زندگی وجود دارد. مثلا روش Eat that Frog یا روش GTD یا Pomodoro .

ده‌ها نرم افزار ایرانی و خارجی نیز برای این کار ساخته شده‌اند که به شما در مدیریت بهتر زمان کمک کنند.

اکثر این روش‌ها سعی می‌کنند به شما کمک کنند کمترین میزان استرس را تجربه کنید.

اما یادتان باشد قرار نیست با استفاده از این روش‌ها دائما کار بیشتری در برنامه روزانه خودتان جا دهید.

قرار نیست شما با مدیریت زمان، استرس بیشتری برای انجام کارهای بیشتر داشته باشید.

این روش‌ها کمک می کنند شما زمان بیشتری برای کارهای شخصی و لذت بردن از آنچه دارید پیدا کنید.

3- دفعات و مدت استفاده از تکنولوژی را محدود کنید

خیالتان راحت باشد. اگر کسی با شما کار حساس یا مهمی داشته باشد با شما تماس خواهد گرفت.

اینکه شما هر چند لحظه صفحه تلگرام یا اینستاگرام یا دیگر شبکه های اجتماعی تان را باز کنید و دنبال مطلبی بگردید کمکی به بهبود زندگی شما نخواهد کرد.

سعی کنید زمان‌های خاصی را برای بررسی شبکه های اجتماعی یا ایمیل‌های خود در نظر بگیرید و به غیر از آن زمان‌ها سراغشان نروید.

شاید برای یک نفر دو بار در روز کافی باشد. شاید هم شما نیاز داشته باشید برای حفظ ارتباط مستمر با مشتریان خود 10 بار در روز تلگرام خود را چک کنید.

اما سعی کنید به برنامه خودتان پایبند باشید. یعنی بین این 10 بار دوباره فیلتان یاد هندوستان شبکه‌های اجتماعی نکند!

روزهای تعطیل نیز تاحدممکن این استفاده را کاهش دهید. کمتر کار کنید و بیشتر شاد باشید. فلسفه وجود روزهای تعطیل، را از یاد نبرید!

در اینصورت خلاقانه تر فکر خواهید کرد و حس شادی بیشتری را تجربه می کنید.

4 – عمیق تر کار کنید، عمیق تر زندگی کنید

یکی از دلایلی که باعث می شود شادمانه زندگی نکنیم آن است که کارهایمان را سریع و سطحی انجام می‌دهیم.

برای آن که عمیق‌تر زندگی کنید کافیست وقتی در حال پختن غذا هستید با تمام وجودتان آشپزی کنید. حتی درست کردن یک نیمرو!

وقتی کتاب می‌خوانید همه حواستان را به خواندن کتاب جمع کنید. بین آن پیامهایتان را چک نکنید.

یا اگر در سینما هستید واقعا خودتان را به جای یکی از بازیگران فیلم بگذارید و با آنها همداستان شوید.

تحقیقات زیادی نشان داده کسانی که عمیق‌تر زندگی می‌کنند و کارهایشان را سطحی انجام نمی‌دهند رضایت بیشتری از زندگی شان دارند.

حتما شما هم موافقید که نوشیدن یک چای با تمرکز و با تمام احساس در یک روز سرد زمستانی چقدر لذتبخش خواهد بود.

برای اطلاعات بیشتر می‌توانید کتاب غرقگی نوشته آقای « میهالی چیک سنت میهالی » را مطالعه کنید.

5- دقیقه نودی نباشید

بعضی ها عادت دارند که کارشان را دقیقا دقیقه 90 انجام دهند.

مثلا اگر سه روز برای انجام کاری وقت داشته باشند آن را تا نیم ساعت آخر به تعویق می‌اندازند.

اگر می‌خواهید به جایی بروید سعی کنید مقداری زودتر حرکت کنید تا هم استرس کمتری داشته باشید هم از مسیر لذت ببرید.

شاید یک مغازه جدید یا یک باشگاه ورزشی در نزدیکی خانه شما افتتاح شده باشد.

کمی آرامش و آهستگی شاید باعث شود بسیاری از سفرهای شما کمتر و کار شما راحت‌تر شود.

عده ای از افراد معتقدند مهمترین علت پیری زودرس، استرس و اضظراب است.

چرا خودمان باعث پیری خودمان باشیم؟

6- برنامه هر روز خود را فشرده تنظیم نکنید

روزهایی هست که شما کار بیشتری دارید. بنابراین باید فشرده تر کار کنید.

اما این اتفاق نباید همیشگی باشد. نباید روزهای خود را با کارها و ملاقات های پشت سرهم پر کنید.

ملاقات ها و برنامه‌های، مختلف گرچه می‌توانند جذاب باشند اما به مغز شما فشار زیادی وارد می‌کنند.

برخورد با افراد مختلف در محیط های متفاوت می‌تواند انرژی شما را سریعتر مصرف کند.

بنابراین در تنظیم برنامه‌های هر روز خود تعادل را از یاد نبرید.

7- روزی 15 دقیقه به عمر خود اضافه کنید!

فقط 15 دقیقه! هر روز صبح فقط یک ربع ساعت زودتر از خواب بیدار شوید.

این 15 دقیقه تفاوت چندانی در کیفیت خواب شما نخواهد داشت اما کیفیت زندگی شما را چندین برابر خواهد کرد.

در این 15 دقیقه می توانید طلوع آفتاب را تماشا کنید یا در آرامش و سکوت چند صفحه کتاب بخوانید.

گرفتن یک دوش آب یا دعا و نیایش و حتی مدیتیشن کوتاه صبحگاهی، تمام روز شما را تغییر خواهد داد.

شاید بخواهید کمی ورزش کنید یا به گلدان های خانه آب بدهید. این کاملا به انتخاب شما بستگی دارد.

در زمانهای ابتدایی صبح به هیچ وجه سراع موبایلتان نروید تا سرعت آن، باعث به هم خوردن تعادل ابتدای صبح شما نشود.

این 15 دقیقه فقط مخصوص شماست. نه برای مشاهده اتفاقات دنیا و یا لایک کردن تصاویر دیگران.

8- خاطرات خانوادگی را مرور کنید

هر از چندگاهی آلبوم عکس خانوادگی را باز کنید و در کنار خانواده آن را ببینید.

تماشای آلبوم خانوادگی و مرور خاطرات خوبی که داشته اید می تواند شما را به گذشته ها ببرد.

جایی که همه آدمها در آن معمولا ساده تر و آرام تر و شادتر زندگی می کردند.

احتمالا دلتان برای آن زمانها تنگ خواهد شد اما تصمیم بگیرید با تغییر سبک زندگی، کمی از شادی آن زمان را دوباره تجربه کنید.

اگر می توانید بعضی از تصاویر گرفته شده با موبایل یا دوربین های دیجیتال را تا حد ممکن چاپ کنید.

تماشای تصاویر از داخل آلبوم های واقعی حس بهتری به شما خواهد داد.

معرفی 3 کتاب خوب

1- از سرعت زندگی کم کن

این کتاب که نوشته لاینس ماندی است به آموزش این موضوع مهم به کودکان می‌پردازد.

در این کتاب 35 روش کاربردی و ساده معرفی شده تا کودکان به ارزش زمان پی ببرند.

2-هماهنگ بودن در زندگی

3-از سرعت زندگی خود بکاهید

یک سخنرانی 20 دقیقه ای در مورد کاهش سرعت زندگی

در انتها شما را دعوت می‌کنم که یک سخنرانی جذاب 20 دقیقه ای را تماشا کنید.

شاید با خودتان بگویید 20 دقیقه یعنی یک سوم ساعت! و از خیر دیدن آن بگذرید!

اما این سخنرانی که در موسسه تد و توسط کارل هانر انجام شده است می‌تواند مسیر زندگی شما را عوض کند.

شاید بعد از خواندن این مقاله و مشاهده این فیلم، نگاهتان به دنیا هرگز مانند یکساعت پیش نباشد.

این فیلم سخنرانی را با زیرنویس فارسی و در کمال آرامش و تمرکز تماشا کنید.

برای اینکه بیشتر درمورد نحوه برقراری تعادل در زندگی خود بدانید

حتما کتاب بندبازی در فضای مجازی را مطالعه کنید.